اسحاق نیوتون دوستی داشت که به وجود خداوند اعتقادی نداشت؛ نیوتون برای خود یک مدل کهکشانی هندلی ایجاد کرده بود که با چراخندن هندل آن کهکشان به صورت بسیار منظمی شروع به چرخش میکرد.نیوتون آن دوست خود را به خانه خود دعوت نمود، آن شخص با دیدن این مدل بسیار زیبا به وجد آمده بود و گفت این را چه کسی ایجاد کرده است؟ نیوتون در جواب وی گفت: کسی این دستگاه را نیافریده است این دستگاه به خودی خود ایجاد شده است.دوستش به او گفت بدون شوخی چه کسی این دستگاه را ایجاد کرده است؟ نیوتون گفت: بدون کوچیکترین شوخی میگویم این دستگاه به خودی خود ایجاد شد. مرد به اوگفت: مگر چنین چیزی ممکن میباشد؟ خودی خود با چنین نظم و زیبایی ایجاد شده باشد؟
نیوتون در جواب گفت : چطور برای چنین دستگاه کوچکی تو به دنبال ایجاد کننده میگردی و اعتقاد داری که حتما شخصی این دستگاه را ایجاد کرده است، اما برای وجود کهکشان واقعی که با اینهمه نظم و شگفتی و زیبایی میباشد اعتقاد داری که خالقی نداشته و خود به خودی خود ایجاد شده اند؟چطور ممکن است که خالقی نداشته باشد؟